رونیکارونیکا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

رونیکا نفس مامان و بابا

مسافرت شمال

1393/5/12 15:40
853 بازدید
اشتراک گذاری

رونیکا خانوم عزیزم  دو هفته پیش من و شما و بابایی رفتیم مسافرت سمت شمالniniweblog.com .شهرستان نوشهر و دریاچه خزر.همسفرای قبلیمون هم همراهمون بودن.

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید.niniweblog.com

نارگل مامان قلبا می خوام  ازت معذرت خواهی کنم اگه هر چند وقت یکبار دلمون هوای مسافرت میکنه و شما رو به خاطر هوا و هوسمون توی جاده وراه و گردش ها خسته و کلافه میکنیم .همینطور کمال تشکر رو دارم  بخاطر متانت و شخصیتی که از خودت توی سفر نشون دادی و با وجود خستگی راه و گرمای روز اول خیلی به روی خودت نیاوردی و گریه سر ندادی .البته روز اول و دوم یکی دو بار گریه کردی که میشه  ازش چشم پوشی کرد.

 ساعت حرکتمون 12 شب 22 رمضان بود .ساعت ده صبح تو جاده چالوس بودیم .وای که چه هوایی داشت .خنک و عالی.شما هم که از خنکای جاده استفاده کردی و اکثر راه رو تو لالا بسر بردی.کلاه هم سرت کرده بودم که باد تو گوشات نپیچه.

.

خدا رو شکر ،چهار روزی که ما نوشهر بودیم هوا ابری بود و خیلی گرم نبود. این هم عکس های نانازی شما.

پارک بازی تو محوطه ویلاها ی 127 فولاد

 

شاهزاده قجر،ایران دخت ،رونیکا خانوم السلطنه بالای تله کابین نمک آبرود

 

رونیکا در ساحل دریای خزر

فرشته کوچولوی من عاشق آب که بود حالا عاشق در یا و آب تنی هم شد

فندق خانوم بعد از کلی آب تنی

مامان و عشق کوچولوش تو جنگل

بازم تشکر میکنم که خستگیت رو به روت نیاوردی و گوگول مگولیه مامان بودی .بوس بوس بوس هوار تا

پسندها (4)

نظرات (2)

نگار
12 مرداد 93 17:07
سلام لیلا خانوم. من عاشق وبلاگت شدم. خیلی با احساسو پر انرژی هستی. انشالله خدا خودتو کوچولوی نازتو برات حفظ کنه. من هم سه ماهه باردارم و تازه وبلاگمو راه اندازی کردم. به من سر بزن...
ps
20 مرداد 93 16:42